شاعر از باران نگو ،
بباران !
نوشتم باران ،
باران بارید !
ببین باز باران الک میکنند
زمین را چه زیبا بزک میکنند
به شوخی سر شاخه ها بلبلان،
دل خویش را نی لبک میکنند .
ببین ! باز بت های سنگی به لب ها عسل میزنند .
به غمزه ، شکر پارگی ، دل یار ما را مثل میزنند
ببین ! باز باران الک میکنند
زمین را چه زیبا بزک میکنند
چه با مزه با ترکه ی بید و باد ،
کف پای شب را فلک میکنند...
کلمات کلیدی: