سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مرد را سرزنش نکنند که چرا حق خود را دیر درخواست نمود ، بلکه او را عیب کنند که دست بدانچه از آن او نیست گشود . [نهج البلاغه]
مونا کتابدار ایران
 
نشان بهار

در قدمت سر بنهم تا که بیایی           

دل برده ای از دست من جانا کجای

بیا ای نسیم آرزو برای دلم قصه بگو از خاک کویش    

که من بیقرارم کوه به کوه در جستجویش

به شهر غمت خانه کنم

کجا بی تو کاشانه کنم

که شد در رهت جان من بیقرار رسیدن

چه آتش زدی در دل من

که دل میدرد جامه ی من

بگو ای نسیم سحری

 

کی برسرم میگذری

خدارا پریشان توام بر من بیفکن نظری

بهارا کنار من بمان

مگر باشم از جور خزان

همسایه ی تو در سایه ی تو

نداری خبر از لاله ها پریشانی آلاله ها

کزین غم بگریم چودانم بجان بار گران

به زلف خیالت به شهر وصالت دلم رهسپارت

به شوق بهاران چنان باد و باران دلم بیقرارت

دلا مژده دادی که این بیقراری نشان بهار است....


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط موناکتابدار ایرانی 90/2/10:: 11:29 صبح     |     () نظر