یاد داری روزهایی که گل میکاشتیم
کلبهای در جنگل سبز صداقت داشتیم
یاد داری روزهایی را که غم معنی نداشت
خندههامان مرهمی بر زخمهامان میگذاشت
در تب و تاب پریدن بالهامان باز بود
در نگاه شاپرکها آسمانی راز بود
رازها از پر زدن در آسمان بیکران
رفتن و آبی شدن در آسمان بیکران
اینک ، اما دستهای سرد ما سیمانیاند
در حصار ناتوانیهای ما زندانیاند
باید از آن روزهای خوب و زیبا یاد کرد
آستین بالا زد و این باغ را آباد کرد
کلمات کلیدی:
پر شد از یاد تو تنهایی من لحظه های شب یلدایی من رنگ گل،رنگ عسل،رنگ بهار چشم تو ،باغ تماشایی من ساحل امن تو را می طلبد شب طوفان دل دریایی من تو به زیبایی رویای بهار آمدن فصل شکوفایی من وصف خندیدن و گل گفتن تو نیست در حد توانایی من دوستت دارم و در چشم منی ای پریزاده ی رویای من کاش در خلوت شبهای زلال می شدی ساغر ژیلایی من
کلمات کلیدی:
نتیجه قطعی تصمیم شورای عالی اداری کشور مبنی بر ادغام سازمان اسناد و کتابخانه ملی و نهاد کتابخانههای عمومی تا یک ماه دیگر اعلام میشود. علیاکبر اشعری، عصر 25 دی 1389 از ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران کنارهگیری کرد و رییس جمهور، هنوز معاون جدید خود و رییس تازه این نهاد را معرفی نکرده است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ادغام سازمان اسناد و کتابخانه ملی در نهاد کتابخانههای عمومی منوط به تصمیم نهایی شورای عالی اداری کشور است.
اکنون بحثهای مختلفی درباره این ادغام مطرح است و مخالفان و موافقان نظرهای مختلفی را ابراز میکنند.
اشتراک وظایف کتابخانه ملی و نهاد کتابخانهها در نمایهسازی، ردهبندی کتابها و امور پژوهشی و اشتراک در اهداف تعیین شده برای این دو نهاد در عین لحاظ شدن اهداف خاص برای سازمان اسناد و کتابخانه ملی، توجیهکننده ادغام این دو نهاد به نظر میرسد.
اکنون 2 هزار و 500 کتابخانه عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانهها اداره میشوند و در تمام استانها واحدهای مستقل نهاد در قالب اداره کل فعالیت میکنند.
از سوی دیگر با توجه به وجود 10 هزار نسخه کتاب خطی در مجموعه کتابخانههای عمومی، ادغام کتابخانه ملی با داشتن گنجینه عظیم نسخ خطی میتواند به حفظ و نگهداری نسخ خطی کتابخانههای عمومی کمک کند.
منصور واعظی، اکنون دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور است و احتمال میرود با ادغام این دو سازمان، واعظی عهدهدار مسوولیت نهاد ادغام شده باشد.
کلمات کلیدی:
بهمن دری معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از برگزاری بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران 14تا 24 اردیبهشت ماه سال آینده در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) خبر داد و افزود: با برگزاری ششمین جلسه شورای سیاست گذاری زمان برگزاری این نمایشگاه 14 تا 24 اردیبهشت ماه سال آینده مورد تصویب قرار گرفت. البته افتتاحیه نمایشگاه همچون سنوات گذشته یک روز جلوتر یعنی 13 اردیبهشت ماه برگزار می شود. به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی رییس شورای سیاست گذاری بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران همچنین از بررسی ضوابط و شرایط حضور ناشران داخلی و بررسی ملاک های تخصیص غرفه به ناشران در نمایشگاه سال آینده خبر داد و گفت : آیین نامه مقررات و ضوابط حضور ناشران داخلی در نمایشگاه کتاب مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و مقرر شد به منظور سهولت شرکت ناشران در این نمایشگاه هیچگونه افزایش قیمتی در خصوص قیمت غرفه های تحویلی به ناشران وجود نداشته باشد. رییس نمایشگاه کتاب تهران با اشاره به این که بعد ازتصویب این ضوابط مشروح آن به اطلاع ناشران کشور خواهد رسید ادامه داد: زمان ثبت نام در بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران توسط کمیته ناشران داخلی و با هماهنگی موسسه نمایشگاه های ایران اعلام خواهد شد. که امسال زمان ثبت نام نسبت به سال گذشته یک ماه زودتر آغاز می شود .پیش از این جلسه و با تصویب اعضای شوراری سیاستگذاری مصلی بعنوان مکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران تعیین شده بود.
کلمات کلیدی:
خسته ام ز مردمی که نامشان عروسکیست
مردمی که لعن هر کلامشان عروسکیت
کوک میشود زمان نان و عشق و آبشان
کفتر نشسته رو بامشان عروسکیست
بی تفاوت از کنار گل عبور میکنند
حتم دارم ایل ما مشامشان عروسکیست
چهره هایشان گرفته مثل برج زهرمار
شکل راه رفتن و سلامشان عروسکیست
من به نام آیینه قسم نمی خورم ولی ...
چهره های روشن تمامشان عروسکیست
مردمی که اختراع دستشان عروسکیست
زندگی و کوشش و مرامشان عروسکیست
من با کَس در این دیار دل نبسته ام هنوز
چونکه دیده ام به چشم خود مرامشان عروسکیست......
کلمات کلیدی:
چشمان من
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشمان من است
به چشمهای من نگاه کن
ٍ,پلک اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
حسین پناهی
دانلود
کلمات کلیدی:
http://fars.tv/videos/3457
خشک سیمی خوشک چوبی خوشک پوست......از کجا می آید این آوای دوست
/تارنوازی-استاد-شهناز-در-همایش-چهره-ها<br /> ی-ماندگار
بچه ها این لینک بالا را اگه باز کنید میتونید قطعه ای که استاد جلیل شهناز در همایش چهره های ماندگار نواختن را ببینیدو گوش کنید
کلمات کلیدی:
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ
ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو
خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم
نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی
تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونی
کلمات کلیدی:
مادر | |
قصه :
مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود هق هق گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: «دختر خوب، چرا گریه می کنی؟» دختر در حالی که گریه می کرد، گفت: «می خواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط 75 سنت دارم در حالی که گل رز 2 دلار می شود. مرد لبخندی زد و گفت: «با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ می خرم.» وقتی از گل فروشی خارج می شدند، مرد به دختر گفت: «مادرت کجاست؟ می خواهی تو را برسانم؟» دختر دست مرد را گرفت و گفت :«آنجا» و به قبرستان آن طرف خیابان اشاره کرد. مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت. مرد دلش گرفت، طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت ، دسته گل را گرفت و 200 مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد |
کلمات کلیدی:
سلام بچه ها
این عکسی قشنگی که مبینید متعلق به زهرا خانومه که قراره اول اردیبهشت ماه عازم سفر حج بشه که به قول پدرش دیگه باید بهش بگیم حاجیه خانم کوچولو
هر کی خواست میتونه باهاش درد دل کنه، آرزوهاشا بگه،خلاصه هر چی که دلتون خواست باهاش درمیون بذارید شاید چه دیدی خدا جواب همتونا داد.
ما هم از اینجا برا زهراخانم و خانوادش دعا میکنیم که ان شاالله به سلامتی برن وبرگردن.(دعا فراموش نشه)
کلمات کلیدی: